به گزارش خبرنگار خبرگزاري " مهر "، دكتر " محمد رضا ريخته گران " در سخنراني خود با عنوان " پديدار شناسي و نقد آثار هنري "، ضمن بيان مطلب فوق ادامه داد: پديدار شناسي ترجمه اي است كه براي كلمه فنومنولوژي به كار مي رود. براي اولين بار اين كلمه را " هاينريش لامبرت " كه هم دوره كانت بود، به كار برد. اما مبناي رواج آن فلسفه هگل بود. هگل اين عنوان را براي كتاب خود( پديدارشناسي روح) برگزيد، اما نقد پديدار شناسانه به هگل باز نمي گردد، بلكه به " هوسرل " بر مي گردد.
وي ادامه داد: براي هوسرل پديدار شناسي گذار از مكتب ابژكتيويسم است. اُبژكتيويسم قايل به وجود عيني، رئال است و مي گويد كه واقعيت مستقل از ما و ما نيز مستقل از واقعيت هستيم. اين ديدگاه اُبژكتيويسم است كه هوسرل به آن " ديدگاه طبيعي" مي گويد. هوسرل مي گويد براي ورود به ساحت پديدار شناسي بايد " ديدگاه طبيعي" را كنار بگذاريم.
دكتر ريخته گران افزود: در ديدگاه پديدار شناسي اشياء عالم از ما مستقل نيست و ما نيز مستقل از اشياء نيستيم. بلكه اشيا ظهور يا پديداري براي " من " هستند و" من " شرط ظهور اشياء است. در اين جا مراد از پديدار شناسي هوسرل و نتيجه آن، انصراف و روي برتافتن از واقعيت و عينيت و توصيف تجربه حضوري زنده و بي واسطه است.
وي توضيح داد: اما در مورد اثر هنري وضع دشوارتر است. در نقد پديدار شناسانه اثر هنري، ما هيچ اعتباري براي حيث ابژكتيو اثر هنري قائل نيستيم. با شيئيت اثر هنري كاري نداريم، يعني ديگر كاري نداريم آن اثر را كي و در چه تاريخ و جغرافيايي به وجود آورده است.
دكتر " محمد رضا ريخته گران " در انتهاي صحبت هاي خود تاكيد كرد: بايد آن چنان اثر هنري نقد شود كه هم چون پديدار ظاهر شده و مورد التفات بي واسطه منتقد قرار بگيرد. بدين ترتيب نقد پديدار شناسانه به جاي توصيف بيروني اثر هنري بر توصيف كيفيت ظهور و پديداري آن براي منتقد تكيه مي كند. زيرا كار و فعاليت ما است كه يك اثر هنري را اثر هنري مي كند.
هم انديشي نقد و هنر ( 6) :
دكتر محمدرضا ريخته گران: نقد پديدار شناسانه اعتباري براي حيث ابژكتيو اثر هنري قائل نيست
رويكرد پديدار شناسانه به نقد در حقيقت به كار بستن روش پديدار شناسي در حوزه نقد آثار هنري و ادبي است.
کد خبر 59968
نظر شما